loading...
رشت شهر سوخته
علی نوری پور بازدید : 20 پنجشنبه 10 اسفند 1391 نظرات (0)

گوان مدعی است که جهان میهنی نولیبرال چکیده دیدگاهی درباره نظم جهانی است که در آینده بر وجوه سیاسی و اقتصادی رفتارهای داخلی و خارجی دولت ها حاکم خواهد بود . این نظم ایجاب می کند که در جامعه بین الملل از طریق مداخله فعال یا از طریق حکمرانی جهانی و نهادهای بین المللی شرایط را برای حاکمیت دولت ها تحمیل کند . یکی از محمل های این نظریه "اتحادیه صلح طلبان" متشکل از دولت های غربی ثروتمند و صلح طلب در دوران پس از جنگ سرد است که رهبری آن را ایالات متحده در دست دارد .

مبنای مقاله گوان –" جهان میهنی نولیبرال " در پیروزی مردم سالاری لیبرال پس از جنگ سرد و سلطه ایالات متحد و همپیمانان آن آغاز می کند .

" ترسیم نقشه سلطه جهانی "

این ادعا مطرح می شود که نه تنها " اتحادیه صلح طلبان " یکپارچه مانده است ، بلکه محرک اصلی اعضای آن دیگر سیاست قدرت نیست . به تعیین چنین ادعایی و اقلیت محوری روابط بین الملل معاصر را نادیده می گیرد : این که نه تنها یک عضو اتحادیه صلح طلبان – ایالات متحد – بر تمامی دیگر دولت ها یا مجموعه هایی از دولت های جهان سلطه نظامی مطلقی به دست آورده .

واقعیت اساسی اتحادیه صلح طلبان – مجموعه ای از اتحادهای دوجانبه نظامی میان یک قطب و بقیه دولت ها تحت رهبری ایالات متحد است .

اگر چه ایالات متحد و سایر حکومت های عضو اتحادیه صلح طلبان – بر لزوم گسترش جهانی حقوق و رژیم های لیبرال تاکید دارند ولی سیاست هایشان از دو طرف این ادعای شان را بی اعتبار می سازد :

1-    " مناطق پرت راهبردی " : مانند بخش اعظم آفریقای جنوب صحرای امروز

2-    وقتی دولت های خطا کار برای منافع راهبردی آمریکا اهمیت محوری داشته باشد به نفع خود تمام می کند .

"نهادهای جهانی"

هر نوع پروژه جهان میهنی لیبرال برای ایجاد نظم نوجهانی مستلزم فرودستی تمامی دولت ها نسبت به نوعی اقتدار جهانی فوق دولتی است .

دولت های مختلف اروپای غربی همگی ترجیح می دهند که ایالات متحد از یکجانبه گرایی خود بکاهد ، البته این اقدام چنان دامنه ناچیزی دارد که هیچگونه تهدیدی برای چیرگی آمریکا پیش نمی آورد .

"رژیم های تجاری "

همه کشورها را مجبور می کنند که عضو اتحادیه صلح طلبی شوند ولی آیا عدالت را برقرار می کنند .

یکی از مبانی اصلی احساس رسالت مشترک میان ایالات متحد و متحدانش دقیقاً نفع مشترکی است که آنها در کنترل مستمر جریان های جدید کسب سود از اقتصادهای پیرامونی است .

" حاکمیت رخنه پذیر "

نظریه پردازان جهان میهنی نولیبرال قالب های حقوقی را با محتوای اجتماعی اشتباه می گیرند . آنها جهان را بصورت نظام چند پارچه ای از دولت های برخوردار از حاکمیت از یک سو و شمار فزاینده ای از رژیم ها و نهادهای منطقه ای ، بین المللی و جهانی از سوی دیگر تصویر می کنند . آنها در بینابین این الگوهای نهادی ، انبوه روبه رشدی از افرادها می بینند بیشینه ساختن رفاه خودشان در بازارها از آزادی هر چه بیشتری برخوردارند . این دیدگاه حقوقی ، مبنایی برای امیدواری در این زمینه می شود که رژیم های جهانی بتوانند حاکمیت دولت ها را در نوعی قانون سالاری جهان میهن و مبتنی بر برابری حقوققی محصور سازند که در آن شهروندان جهان از طریق مبادله آزاد با هم متحد شوند .

" گسترش لیبرالیسم در داخل "

دومین مبنای اصلی خوش بینی جهان میهنی نولیبرال ، به گسترش جوامع سیاسی مردم سالار لیبرال در سراسر جهان باز می گردد . اما به شکلی ظاهراً تناقض آمیز فشارهای شدیدی که بر شالوده های بسیاری از دولت های جدید مردم سالار لیبرال وارد می شود از جانب همان اتحادیه صلح طلبانی است که جهان میهنان لیبرال آن را سرچشمه همنوایی بین المللی می دانند .

" سرمایه داری جهانی ساز و خیزش سیاست هویت "

فاکس پایون نگاه خود را روی این نکته متمرکز می سازد که چگونه جهانی شدن سرمایه داری با "سیاست هویت" فصل مشترکی پیدا می کند و شکاف های سیاسی تازه و غالباً لاینحلی به وجود می آورد .

از نتایج جهانی شدن سرمایه داری – رخنه کردن به درون سازمان های سیاسی ملی ، به ویژه سازمان های طبقه کارگر ، و فرودست ساختن آنها و ایجاد مجموعه سیاسی از جنبش های فرهنگی یا قومی است .

به گفته فاکس پایون ، بدین ترتیب شکل های تازه ای از ناامنی و استمثار گروههای آسیب پذیر پدید می آید و نتیجه اش فرودست قرارگرفتن جنبش های طبقه کارگر نسبت به سازمان های فوق ملی ساخته دست سرمایه داری در سراسر جهان است . نتیجه ، افزایش چند پارچگی و ناامنی است که اختلالات و فرآیندهای بزرگی چون مهاجرت نیز آنرا وخیم تر کرده است .

فاکس پایون مقاله خود را با ای تذک آغاز می کند که امیدهایی که برای جهانشمول شدن سیاست طبقه کارگر وجود داشت ، به دلیل شکاف های تازه ای که جهانی شدن پدید آورده ، بر باد رفته است .

سیاست هویت – گریز ناپذیر است زیرا نوعی تفکر است که چیزی بسیار اساسی درباره تجربه بشر را منعکس می کند .

سیاست کارگری – به منی اندیشه هایی درباره وجود یک طبقه جهان شمول پرولتار یا هم آکنده از سیاست هویت است .

سیاست طبقاتی – شکاف هایی عمودی ایجاد و مردم را طول محورهایی بسیج می کند و بر عکس سیاست هویت شکاف های جانبی ایجاد می کند .

گلایه هایی که در روزگار ما از سیاست هویت مطرح می شود –

در صورتی بیشتر قابل درک بود که آماج آنها را نخبگانی تشکیل می دادند که به این چند دستگاهها دامن می زنند از آنها به نفع خود بهره برداری می کنند . اما بر عکس ، غالباً روی سخن این گلایه ها گروههای فرودستی هستند که این هویت های ساختگی را ابراز می کنن. ولی شاید سیاست هویت بویژه برای اعضای اقشار پایین تری ضروری باشد که احساس امنیت خاطر کمتری دارند .

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    سوابق کاری

    مهندسی تکنولوژی تولیدات، فوق لیسنانس روابط بین الملل، مشاوره ومجری طرحهای تولیدی وصنعتی، | سوابق: مدیر عامل شرکت لیاگل خزر، مدیرعامل شرکت زرین گستر، رئیس هیئت مدیره شرکت تینوش گستر، عضوسازمان نظام مهندسی، مشاور چندسین طرح تولیئدی واقتصادی و مدرس | شماره تلفن: 09113322247| 09117061347 و پست الکترونیک Alinori_53@yahoo.com

    گالری عکس


    به زودی در اینجا آرشیو عکسهایی از مهندس علی نوری پور قرار می گیرد

    آمار سایت
  • کل مطالب : 11
  • کل نظرات : 5
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 6
  • آی پی امروز : 10
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 21
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 49
  • بازدید ماه : 54
  • بازدید سال : 198
  • بازدید کلی : 1,687