پس از وقوع انقلاب اسلامی ایران، روابط با انگلستان در مقاطع مختلفی قطع و یا در سطح کاردار دنبال شده است. با وقوع انقلاب، رویکرد غرب و کشورهای اروپایی به ایران تغییر نمود، اما علاوهبر آمریکا که روابطش با ایران قطع شد، بدترین حالت در روابط ایران با انگلستان رخ داد و سفارت این کشور در ایران تعطیل شد و انگلستان دیپلماتهای خود را به دفتر حفظ منافع خود در سفارت سوئد منتقل کرد. این تعطیلی سفارت یک دهه طول کشید و حمایتهای انگلیس از عراق درطول جنگ هشتساله بر وخامت روابط افزود، اما پس از جنگ عراق و تعدیل نسبی در مواضع دوطرف نسبت به یکدیگر، در سال 1367 سفارت انگلستان بار دیگر در ایران بازگشایی شد. علیرغم اینکه تصور میشد روابط بهزودی بهبود یابد، موضوع سلمان رشدی روابط ایران را با انگلیس و غرب بهطورکلی تحت تأثیر قرار داد. سلمان رشدی، نویسنده انگلیسی با نگارش کتاب «آیات شیطانی» به اسلام و پیامبر(ص) حمله کرد و امام خمینی در واکنش به این اقدام در 25 بهمن 1367 فتوای ارتداد وی را صادر کرد. این اقدام باعث قطع شدن روابط دیپلماتیک ایران و انگلیس شد. این بار جامعه اروپا نیز در کنار انگلیس قرار گرفت و کشورهای عضو در اعتراض به این اقدام ایران سفرای خود را از تهران فراخواندند، اما پس از یک ماه مجدداً به ایران بازگشتند و روابط ایران با انگلستان نیز بار دیگر برقرار شد اما در سطح کاردار باقی ماند.
موضوع سلمان رشدی برای حدود یک دهه بر روابط ایران با انگلستان و جامعه اروپا (اتحادیه اروپا) سایه افکند و تنها هنگامیکه سید محمد خاتمی، رئیسجمهور ایران در سال 1377 این موضوع را تمامشده اعلام کرد، این غائله خاتمه یافت. در شهریور 1378 بار دیگر روابط ایران و انگلیس به سطح سفیر ارتقا پیدا کرد. در شهریور 1380، جک استراو بهعنوان اولین وزیر خارجه انگلستان از جمهوری اسلامی ایران دیدن نمود و این نقطه اوج روابط دوطرف در دو دهه گذشته بود.
اما این بهبودی در روابط دیری نپایید؛ در سال 1383 چند ملوان انگلیسی که از آبهای ایران عبور کرده بودند، دستگیر شدند که پس از چند روز رایزنی آزاد شدند. ایران انفجارهایی را در سالهای 1384 و 1385 در اهواز که منجر به کشته شدن چند نفر شد به انگلستان نسبت داد، اما انگلستان این اتهامات را رد کرد. انگلستان از سال 2003 به همراه فرانسه و آلمان در قالب EU-3 نمایندگی غرب و اروپا را در مسئله هستهای ایران برعهده داشت و اقدامات این کشور دراینزمینه انتقاداتی را ازسوی ایران برانگیخت. همچنین انگلستان یکی از تهیهکنندگان پیشنویس ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت در سال 1385 بود. در فروردین 1386، پانزده ملوان انگلیسی به جرم عبور از آبهای ایران در خلیج فارس بازداشت و پس از مدت کوتاهی آزاد شدند. درطی این سالها مقامات انگلستان همواره در مجامع بینالمللی از برنامه هستهای ایران ابراز نگرانی کردهاند و تمام تلاش خود را برای تقویت اجماع بینالمللی علیه ایران و اعمال تحریمهای بیشتر بهکار بردهاند. اگرچه اختلافات و مسائل زیادی در چند سال اخیر در روابط دوطرف وجود داشته است، اما هیچکدام از این اتفاقات روابط دوطرف را تا آستانه قطع روابط و اخراج سفیر نبرده است. آبان ماه سال جاری شهرداری تهران سفارت انگلستان را موظف به پرداخت یک میلیارد و ششصد میلیون غرامت بابت قطع درختان باغ قلهک نمود (درواقع جریمه قبلی را سه برابر کرد). وزیر دارایی انگلستان نیز در پاسخ تحریمهای مالی تازه را به بهانه برنامه هستهای علیه ایران اعلام کرد. بهدنبال این تحولات مجلس شورای اسلامی با رأی بالا طرح کاهش روابط با انگلستان را تصویب کرد و شورای نگهبان نیز آن را مورد تأیید قرار داد. مقامات انگلیس نسبت به تصویب طرح کاهش روابط تهران ـ لندن در مجلس ایران، ابراز تأسف کردند، اما حادثهای که تیر خلاص را بر رشته باریک روابط دوطرف وارد کرد، حمله دانشجویان ایرانی به سفارت انگلیس و محل اقامت دیپلماتهای انگلیس در باغ قلهک و اشغال آن بود. اگرچه ایران از این اتفاق ابراز تأسف نمود، اما انگلستان معتقد بود که این حمله با چراغ سبز دولت ایران روی داده است و واکنش تندی به این حمله نشان داد. ویلیام هیگ، وزیر خارجه انگلیس، اعلام نمود که کلیه کارمندان سفارت ایران در این کشور 48 ساعت وقت دارند که انگلستان را ترک کنند. انگلستان همچنین تمامی کارکنان سفارت خود را در ایران فراخواند و بار دیگر روابط دوطرف به تعطیلی گرایید.
واقعیت این است که فرازونشیب و تنشهای مستمر در روابط ایران و انگلیس و حوادث اخیر که به تعطیلی سفارت دوطرف انجامید، بیش از هرچیز ریشه در نوع نگاه و روابط دوطرف در گذشته دارد. بهطورکلی میتوان گفت که وضعیت فعلی در روابط دوطرف، حاصل عوامل زیر است:
• انگلستان برخلاف آمریکا و سایر کشورهای اروپایی از سابقه استعماری کهنی در ایران برخوردار است و نفوذ فراوانی در دربارهای قاجار و پهلوی داشته است. درطول دوران قاجار تا اواسط قرن بیستم، انگلستان نقش عمدهای در تحولات سیاسی ـ اجتماعی ایران و معادلات قدرت داخلی و خارجی در این کشور داشته است. حضور پررنگ انگلستان در حوادثی مانند کودتای 3 اسفند 1299 و 28 مرداد 1332 باعث شده تا این تصور در نزد ایرانیان شکل بگیرد که انگلستان در پس همه توطئههاست و این اصطلاح رایج که «کار کارِ انگلیس است» حاصل این سابقه تاریخی است.
• انقلاب اسلامی بیش از هر کسی آمریکا را هدف قرار داد. روابط ویژه انگلستان با آمریکا و همراهی با این کشور در مهار و تحریم ایران همواره یکی از عوامل تشدید بحران در روابط دوطرف بوده است. از زمان انقلاب اسلامی تاکنون، همواره پرچم انگلستان در کنار پرچم آمریکا سوزانده میشود و در شعارها انگلیس کمتر از آمریکا مورد خطاب قرار نمیگیرد. درواقع، جمهوری اسلامی ایران، انگلستان را بیش از آنکه یک دولت اروپایی بداند، متحد و پیرو آمریکا میداند و بهتبعِ این نوع نگرش، نهتنها تمایلی به گسترش روابط با این کشور نداشته، بلکه همواره از قطع شدن روابط استقبال کرده است.
• اقدامات خصمانه و تحریککننده انگلیس نیز همواره نقش مهمی در ایجاد تنش بین دو کشور داشته است. انگلستان همواره تلاش کرده تا کشورهای اروپایی را مجاب کند که مطابق خواست آمریکا به تحریم و مقابله با ایران بپردازند. درطول جنگ به عراق کمک تسلیحاتی نمود، به سلمان رشدی نشان سلطنتی «شوالیه» را اهدا کرد، در سال 2003 یک دیپلمات ایرانی (هادی سلیمانپور) که ازسوی آرژانتین با اتهام تروریسم بودن تحت تعقیب بود را بازداشت کرد، در سالهای اخیر نقش فعالی درزمینه مبارزه با پیشرفت برنامه هستهای ایران ایفا کرده و اخیراً نیز تلاش زیادی برای تحریم نفت و بانک مرکزی ایران توسط اتحادیه اروپا انجام داده است.
واکنش اتحادیه اروپا
امروزه رابطه با یک کشور اتحادیه اروپا بهمعنای رابطه با کل اتحادیه اروپا محسوب میشود و نمیتوان درصورت دشمنی با یکی از اعضا به گسترش همکاری با سایرین امیدوار بود. اتحادیه اروپا و کشورهای عضو در موارد مشابه در گذشته مانند موضوع سلمان رشدی و ماجرای دادگاه میکونوس، با فراخواندن جمعی از سفرای خود نشان دادهاند که از انگیزه و توان لازم برای اقدام هماهنگ و جمعی درراستای حمایت از اعضای خود برخوردارند. بدون شک بحران کنونی نیز با واکنش منفی اتحادیه اروپا و کشورهای عضو نسبت به ایران مواجه خواهد شد. اتحادیه اروپا حمله به سفارت انگلیس را محکوم کرد و از احتمال کاهش روابط دیپلماتیک با ایران خبر داد. دراینراستا، بهدنبال اشغال سفارت انگلیس در ایران برخی کشورهای اروپایی مانند فرانسه، آلمان، هلند و سوئد سفرای خود را برای رایزنی از ایران فراخواندند. همچنین، دولت نروژ اعلام نمود که بهعلت نگرانیهای امنیتی سفارت خود را در ایران تعطیل کرده است، فرانسه تعداد کارمندان سفارت خود را در ایران بهطور موقت کاهش داد و فعالیتهای فرهنگی سفارت خود را در ایران تعطیل نمود. همچنین برخی کشورها مانند ایتالیا از احتمال تعطیلی سفارت خود در تهران خبر دادند. در مجموع با توجه به تحولات فعلی و همچنین نحوه قطع روابط، حتی درصورت حفظ روابط مناسب با اتحادیه اروپا بهبود روابط ایران و انگلیس در آیندهای نزدیک متصور نیست.
در شرایط فعلی و با توجه به تلاش یکپارچه غرب برای برجسته کردن تهدید ایران و ایجاد اجماع جهانی بر علیه آن، هرگونه اقدامی که باعث تشدید تنشها شود بهنوعی بازی در زمین دشمن است. واقعیت این است که هزینههای این اقدامات در شرایط فعلی برای ایران، بیش از دستاوردهای آن است؛ اقداماتی از این قبیل، ضمن اینکه بر روابط ایران با اتحادیه اروپا بهعنوان یک شریک اقتصادی مهم تأثیر منفی میگذارد، پروژه ایرانهراسی و بزرگنمایی تهدید ناشی از ایران را تقویت میکند. بنابراین دستگاه سیاستگذاری و سیاست خارجی ایران باید ضمن حفظ استقلال و تأکید بر آمادگی دفاعی کشور، از هرگونه اقدامی که موجب گسترش تنشها شود جلوگیری کند و با تصمیمات عقلایی مانع از مدیریت احساسی و کنترلنشده سیاست خارجی گردد.